از جنس نرم |
فریاد امام حسین (ع) در روز عاشورا طنین انداز شد و عرشیان و فرشیان شنیدند : آیا کسی هست تا مرا یاری کند؟
شنیدند و دیگر هیچ نشنیدند !!!
حسین (ع) ماند و آرمان والایش ...
و چقدر زیبا به تصویر کشید عشقش را و هدفش را ...
و برای همیشه جاوید ماند در یادها ...
تا همه بدانند عشق ، بهایی دارد و آزادگان بدانند که راهشان بی نتیجه و بی ثمر نیست !!!
شهدا با اقتدا به بزرگ پرچم دار عشق بازی به شهادت لبخند زدند و راهشان را جاوید کردند چون مقتدایشان حسین (ع)
و ما در بیابانی بسان کوفه مانده ایم !!!
حقیقت کدام است و جاودانگی کجاست ؟؟؟
بیاییم این بار اگر با خانواده ی شهیدی روبه رو شدیم به یاد بیاوریم که زینبی بودن کم از حسینی بودن ندارد !
و عشق حسین (ع) مرز نمی شناسد ، فرقی نمی کند از کدام قبیله هستی!!!
مهم این است که عاشق هدف والای حسین (ع) باشی و حسینی بمانی ...
نوشته شده توسط ریحانه در ساعت . - لینک ثابت
فرا رسیدن ماه خون و قیام
ماه سید و سرور و مقتدای شهیدان
بر شما امت شهیدپرور
تسلیت باد
نوشته شده توسط ریحانه در ساعت . - لینک ثابت
آمدن هر عیدی یک تلنگر است ، یک بهانه برای شکر آنچه داریم !
این اعیاد بزرگ بهانه ای است برای یادآوری !
یادآوری گذشته ای نه چندان دور !
گذشته ای سرشار از غیرت و جوانمردی ...
عید قربان بود و من فکر می کردم به اسماعیل های این ملت بزرگ ...
شاید قربانی کردن جوانان برومند ایران اسلامی در راه هدف والای میهن دوستی از همین جا نشات گرفته باشد ...
و شاید امام (ره) از ابراهیم (ع) مبارزه با نمرود زمان را آموخته بود ...
و اکنون زمان امتحان بزرگ به پایان رسیده است و ابراهیم و اسماعیل (ع) سربلند از فرمان الهی سجده ی شکر بر عرش الهی می سایند ...
و ...
من مانده ام و فردایی که می آید و عیدی را با خود به همراه دارد به نام غدیر ...
غدیر شاهد اتفاقات بزرگی بود با آن بزرگ مردان همیشگی جاویدش ...
و اکنون من ، جای مانده از حادثه ای شگفت ، می اندیشم به علی زمان !
و مرور می شود در ذهنم خطبه ی رسای وحی ...
می ترسم ، می ترسم از اینکه ، نکند یکی شوم چون آنان که در غدیر خم بودند و از زبان پیامبر (ص) شنیدند که :
وصی و جانشین بر حقش علی (ع) است و دیگر هیچ نشنیدند !!!
شاید من نیز چون آنان بی بصیرت شوم !!!
باید سخت ترسید از رخنه ی نفاق ، از نفوذ دجال هزار رنگ تزویر !!!
باید سخت مواظب بود در عصری که حجتی غایب دارد و نائبی مظلوم !!!
نکند من نیز چون طلحه و زبیر بی بصیرت شوم ؟!
نکند ؟؟؟!!!
نوشته شده توسط ریحانه در ساعت . - لینک ثابت
توی جبهه معروف بود به اینکه وقتی شهدا را میارن،همیشه اولین نفریه که پیشونی شهدا رو می بوسه؛
همیشه هم می گفت آدم یا نباید شهید بشه ،یا وقتی شهید شد ،مثل خود آقا،سر نداشته باشه.
عملیات شد.این سری قرعه به نام خودش افتاد و پر کشید.
رفقاش گفتن بریم مثل خودش،پیشونیشو ماچ کنیم.
کفن رو باز کردن،همه سوختند از ته دل؛
سر نداشت...
لبخندهای خاکی
نوشته شده توسط ریحانه در ساعت . - لینک ثابت
گاهی در جبهه های دفاع از حق در برابر باطل به تابلو نوشته ها، سنگرنوشته ها و لباس نوشته هایی برخورد می کردیم که در بردارنده نوعی طنز و شوخی بود.
در این جا گوشه هایی از این تابلو نوشته ها را که بیانگر روحیه رزمندگان سرافرازاسلام در آن شرایط سخت است را با هم می خوانیم:
1-لبخند بزن دلاور. چرا اخم؟!!
2- لطفا سرزده وارد نشوید (همسنگران بی سنگر) (سنگر نوشته است و خطابش موشها و سایر حیوانات و حشرات موذی هستند که وقت و بی وقت در سنگر تردد می کردند.)
3- مادرم گفته ترکش نباید وارد شکمت شود لطفا اطاعت کنید.
4 - مسافر بغداد (خمپاره نوشته شده قبل از شلیک)
5- معرفت آهنینت را حفظ کن و نیا داخل (کلاه نوشته)
6- ورود اکیدا ممنوع حتی شما برادر عزیز (در اوایل میادین مین می نوشتند و خالی از مطایبه و شوخی نبود.)
7- ورود ترکش های خمپاره به بدن اینجانب اکیدا ممنوع است .
9- مرگ بر صدام موجی
10- لبخندهای شما را خریداریم .
11- مرگ بر هزاردام این که صدام است.
12- مزرعه نمونه سیب زمینی (تابلو ورودی میادین مین گذاری شده)
13- من خندانم قاه قاه قاه (این جمله با خط درشت پشت پیراهن شهید مهدی خندان جمعی گردان عمار لشکر 27 نوشته شده بود)
14- من مرد جنگم (الکی من خالی بندم)
15- مواظب باش ترکش کمپوت نخوری (تابلویی بود جلوی در تدارکات در منطقه).
16- نامه رسان صدام (خمپاره نوشته شده قبل از شلیک)
17- نزدیک نشوید شخصی است وضو و نماز را باطل می کند. (دمپایی نوشته)
18- نمی تونی لطفا مزاحم نشو (لباس نوشته خطاب به گلوله)
19- نه خسته دلاور
20- ورود افراد متفرقه (منظور پرنده های آهنین توپ و خمپاره) ممنوع
21- ورود ترکش از پشت ممنوع ، مرد آن باشد که از روبرو بیاید
22- نیش زدن انواع عقرب و رتیل ممنوع (چادر نوشته)
23- ورود شیطان ممنوع (تابلو نوشته ای با زغال)
24- وای به روزی که بسیج بسیج بشه
برای شادی روح شهدا یک صلوات هدیه کنین
برگرفته از وبلاگ راهی به سوی آسمان
نوشته شده توسط ریحانه در ساعت . - لینک ثابت
همه پذیرفته ایم که جنگ نرم از سوی دشمنان نظام بدون وقفه علیه منافع و ظرفیت های جمهوری اسلامی ایران شروع شده و تکنیک های مختلف آن که قبلا ً گفته و بعداً هم خواهیم گفت را در کاربرد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی استفاده می کننددنیای پر از رمز و راز امروز استفاده از تکنیک های علمی و گاهی تجربی این فرصت را برای برخی کشورهای مدعی قدرت فراهم آورده که توسعه خود یا مقابله با توسعه طلبی دیگران را در فضای غیر خشونت بار نیز جستجو نمایند و افزایش قدرت را به شیوه نرم تامین کنند.
قدرت نرم عبارت است از توانایی شکل دهی ذهنی به توجیهات دیگران. به عبارت دیگر جنس قدرت نرم از انواع اقناع و درقدرت سخت از مقوله (وادار و اجبار) کردن می باشد.
رهبری به صدور فرامین خلاصه نمی شود، بلکه جذب دیگران به آنچه شما می خواهید را شامل می شود. اگر بتوان دیگران را به سوی آنچه شما می خواهید سوق داد، دیگر نیازی به استفاده از هویج و چماق برای مجبور کردن نیست.
دارندگان قدرت نرم برای قدرت نمایی خود همواره از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند. از این رو تلاش آنها عملاً برای کشور، هدف جنگ نرم و راهبرد نرم محسوب می گردد. اگر چه ابعاد و تحول جنگ نرم را در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و حتی مدیریتی می توان بخوبی مشاهده نمود، اما حوزه مانور جنگ نرم در عرصه فرهنگی وسیع تر است. از این رو کشورهایی که اتفاقاً از فرهنگ غنی برخوردارند و فرهنگ و ارزش های آنها علت موجه اقتدارشان محسوب می گردد، همواره مورد تهاجم فرهنگ و جنگ نرم در این عرصه می باشند.
در عین حال، امکانات و اعتبارات فرهنگی می توانند به عنوان فرصت و منبع قدرت نرم محسوب شود.
ضرورت رسیدن و در اختیار داشتن قدرت نرم و مقابله با جنگ نرم
در حال حاضر فضا های ارتباطی، رسانه ای، تبلیغاتی و فرهنگی موجود در دنیا به صورت ابزارهای قابل اعتماد برای استفاده و تامین قدرت نرم استفاده می شوند و اگر رسانه های ما از ابزار و سیاست های ابزار قدرت نرم استفاده نکنند مقهور و محصور فضا های ارتباطی خواهند شد و اما برای رسیدن به این امکان و در اختیار داشتن این قدرت باید الزامات و ابزارها، شیوه ها و سیاست ها را شناسایی کرد و زیرساخت های فرهنگی مرتبط با آن را مهیا نمود.
بدون شک روابط تعاملات فرهنگی و گستره آن بعنوان مهمترین ابزار دستیابی به قدرت مطلوب نرم است که باید به آن توجه ویژه ای معطوف داشت.
بدون یقین، منابع قدرت نرم در ایران اسلامی فراوان و قابل بهره برداری است که مهمترین آنها ارزش های دینی، قدرت سیاسی و دیپلماسی، مردم و انسجام و همبستگی آنها را می توان محور قرار داد. در عین حال مصادیق قدرت نرم و مقابله با جنگ نرم برای جمهوری اسلامی را می توان بشرح زیر بر شمرد:
منبع:www.jang-e-narm.com
نوشته شده توسط ریحانه در ساعت . - لینک ثابت
دعای وقت خواب
تازه چشممان گرم شده بود که یکی از بچهها، از آن بچههایی که اصلاً این حرفها بهش نمیآید، پتو را از روی صورتمان کنار زد و گفت: بلند شید، بلند شید، میخوایم دسته جمعی دعای وقت خواب بخوانیم.
هرچی گفتیم: « بابا پدرت خوب، مادرت خوب، بگذار برای یک شب دیگر، دست از سر ما بردار، حال و حوصلهاش را نداریم.»
اصرار میکرد که: «فقط یک دقیقه، فقط یک دقیقه. همه به هر ترتیبی بود، یکییکی بلند شدند و نشستند.»
شاید فکر میکردند حالا میخواهد سورهی واقعهای، تلفیقی و آدابی که معمول بود بخواند و به جا بیاورد، که با یک قیافهی عابدانهای شروع کرد: بسم اللـ....ه الرحمـ....ن الرحیـ....م همه تکرار کردند بسم الله الرحمن الرحیم... و با تردید منتظر بقیهی عبارت شدند، اما بعد از بسم الله، بلافاصله اضافه کرد: «همه با هم میخوابیم» بعد پتو را کشید سرش.
بچهها هم که حسابی کفری شده بودند، بلند شدند و افتادند به جانش و با یک جشن پتو حسابی از خجالتش در آمدند.
برگرفته از وبلاگ جنگ و گنج
نوشته شده توسط ریحانه در ساعت . - لینک ثابت
شهید زنده است ، این من و توییم که مردیم !
شهید با هر نگاهش ، هزاران دل می بره !
این حرف های حاج آقا مهدوی ، هیچ وقت بوی کهنگی نمی ده ، درست مثل خود شهید !
این حرفها ،چون از دل بوده بر دل هزاران جوان نشسته و هیچ وقت هم فراموش نمی شه !
امسال در نمایشگاه ویژه ی دفاع مقدس یکی از کلیپ هایی که واسه بازدید کننده ها پخش کردیم ، همین بود و شاید باورتون نشه ، هر عابری برای چند لحظه ای هم که شده ، می ایستاد و اون رو نگاه می کرد و در حین رفتنش ، بهش فکر می کرد !
هر کاری که خالص باشه و فقط و فقط برای رضای خداوند و شادی روح شهدا باشه ، تاثیرش رو حتما می ذاره و من این رو بارها در نمایشگاه می دیدم ...
در بین دلنوشته هایی که برای شهدا گذاشته بودند ، نوشته ی دانش آموزی که خودش از دیار خونین شهر بود و البته ساکن مشهد ، توجهم را به خودش جلب کرد !
با قلم کودکانه اش این طور نوشته بود : شهدا ، من شما را دوست دارم و به شما فکر می کنم و همیشه خوب درس می خوانم تا شما خوش حال شوید ...
این پیام شهید است با اینکه چند نسل با دوران دفاع مقدس فاصله دارد اما هیچ مرزی بینشان حس نمی شود و شاید این تازگی و به روز بودن آرمان شهید است که جاویدش کرده در کنار اخلاصی که برای رضای خداوند داشت ...
بله شهید زنده است و این را با تمام وجود می توان احساس کرد ...
باید بر خود ببالیم که که ادامه دهنده ی این ارزش هاییم !
شهید سند افتخار ملت ماست ، پس تا آخر برایش خواهیم ایستاد !
نوشته شده توسط ریحانه در ساعت . - لینک ثابت
اوج خواهم گرفت در فضای سفید چفیه ات ، ای شهید !
با پوتین های مقاومت ، سخت ترین قله ها را فتح خواهم کرد !
ای شهید !
از پلاک تا افلاک خواهم رسید با یادت ، باشد که دستانم را بگیری در سراشیبی تردید !
نوشته شده توسط ریحانه در ساعت . - لینک ثابت
درباره ی ما
ریحانه
سلام
اینجا شاید که معبری باشد به آسمان دل شیرزنان و غیورمردان ایران اسلامی که رفتند تا من و تو بمانیم ...
پس بیا با اتحادی چون همیشه ستودنی با هم بمانیم...
ماندنی از جنس نرم ، از جنس بسیج
دیگر یاوران
پیوندهای دوستان
نوشته های پیشین
آخرین نوشته ها
دیگر امکانات